مردی از جنس تاریخ که با گفتن سنش مشکل داشت!
تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۹۰۶۴۰
به تاریخ شناسنامه، سوم دی ۱۳۰۴ در روستای پاریز، جایی بین سیرجان و رفسنجان، که به گفته خودش، به معدن مس سرچشمه نزدیک است، متولد میشود. پدرش چهار سال بعد از تولد میتواند برایش شناسنامه بگیرد.
البته از او که درباره سن و سالش میپرسیدندف میگفت: همسنِ ایرج افشارم. درباره همین سنوسال داستانی تعریف میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سال ۱۳۲۱ وقتی ۱۷ساله است، ششم ابتدایی قدیم را به پایان میرساند و یک سالی ناچار به ترک تحصیل میشود. اولین مقالهاش را همان سال مینویسد با نام «تقصیر با مردان است، نه زنها» و آن را در روزنامهی «بیداری» کرمان چاپ میکند. خودش میگوید: «آن سال شخصی به نام اسماعیل مرتضوی برازجانی، از معلمان کرمان، مقالهای نوشت دربارهی زنها مبنی بر اینکه زنان مسلمان نمیتوانند وارد عرصههای فرهنگی، علمی و اجتماعی شوند و من این را در پاسخ به آن مطلب نوشتم و آوردم که حضرت فاطمه زهرا (س) در کنار حضرت علی (ع) به امور بیرون از خانه هم میپرداختهاند.»
بیشتر کتابها و مقالهها را از پدرش ملاعلیاکبر باستانی پاریزی معروف به حاج آخوند که آنها را میخوانده، میگرفته و مطالعه میکرده است. اولین کتابش - «نامههای پیغمبر دزدان» - را وقتی پدرش برخی از آنها را از حفظ میخوانده، رونوشت برمیداشته و بعداً همه را گردآوری میکند. از این کتاب اینگونه یاد میکند: «یک مقدار نامه که سبک ادبی جالب و طنزآمیز دارند، از زبان یک روحانی عالیقدر به اسم زیدآبادی خطاب به دوستانش؛ کتابی که در سال ۱۳۲۴ در کرمان چاپ میشود و میگوید، بدون تبلیغ ۱۸بار چاپ شده است.»
باستانی پاریزی پس از دانشسرای مقدماتی کرمان، از سال ۱۳۲۵ به دانشگاه وارد میشود. در سال ۱۳۳۰ در رشتهتاریخ و جغرافیا دانشآموخته میشود. بعد برای معلمی تاریخ در دبیرستان بهمنیار به کرمان میرود، تا سال ۱۳۳۷ که در آزمون دکتری تاریخ پذیرفته و به تهران منتقل میشود. به کتابهایش علاقه دارد؛ اما به «حماسهی کویر» بیشتر، و میگوید: در فضیلت دهات و روستاییان این مردمان شریف ایرانی تألیف شده است.
باستانی پاریزی خود شعر میگفت و مجموعهای هم با نام «یاد و یادبود» داشت اما به گفته خودش درباره شعر امروز قضاوتی ندارشت و میگفت:«هرجا شعر خوب ببینم، میخوانم؛ فریدون مشیری، نادر نادرپور و سایه را مگر میشود نخواند؟! تا جایی که بفهمم، شعرها را میخوانم.»
باستانی پاریزی البته در جایی به طنز مینویسد: «هر نوع شعری که میخواهید بگویید اما هیچ وقت به رباعی روی نیاورید، زیرا اگر بد باشد میرود به آن جایی که عرب نی انداخت و اگر خوب بود یکراست میرود توی مجموعه رباعیات خیام.»
هویت ما وابسته به زبان فارسی است
باستانی پاریزی تأکید داشت هویت ما وابسته به زبان فارسی است و میگفت: اهمیت درس زبان فارسی در هویت ایرانی و اعتنا به تاریخ در پایهگذاری ریشهایی ملیت حایز اهمیت است، علوم مثبته کار خود را کرده و بار را به منزل برده است، علوم فنی کار خود را در آسودگی زندگی انجام دادهاند و پزشکی تنها میتواند عمر آدمی را عقبتر بیاندازد؛ اما زبان فارسی حلقه هویت و اتحاد اقوام مختلف ایرانی است و تاریخ شناسنامه ملیت ماست.
باستانی پاریزی هیچ خطری را بهواسطه ورود تکنولوژیهای جدید و هجوم واژههای بیگانه متوجه زبان و خط فارسی نمیدانست و تأکید داشت: برای زبان فارسی خطری نیست؛ زبانی که هزار سال مانده، باز هم میماند. این کلمات هم که میآیند، به نوعی تقویتکنندهی یکدیگرند. بالأخره زبان به تعاملها و تناسبهایی احتیاج دارد؛ اما خطری به آن معنا نیست. منتها اهل فرهنگ باید مواظب باشند که خودشان و زبانشان را با تکنولوژی جدید سازگار کنند و آشتی دهند؛ به گونهای که بر آن سوار شوند. برای نمونه حروفچینی امروز بسیار آسان شده و برای انتشار بهتر کتاب کمککننده است. بعید میدانم خطر عمدهای در پیش باشد. اگر درست با زبان فارسی کار کنیم، به نفع ماست و اگر درست کار نکنیم، این زبان هم میرود در کنار خیلی چیزهای دیگر که فراموش شدهاند؛ مثل زبان سومری.
این استاد دانشگاه همچنین معتقد بود، تاریخ ریشه آدمیزاد را در خاک محکم میکند و میگفت: وقتی حادثهای رخ دهد و قومی مجبور به مهاجرت میشود، ناخدای کشتی آخرین نفری است که مهاجرت میکند. در جوامع نیز معلم تاریخ آخرین نفری است که بار سفر میبندد و مهاجرت میکند؛ لذا معتقدم تاریخ ریشه آدمیزاد را در خاک محکم میکند، بویژه اینکه در مملکت خشکسالی باشد. شاهد ما نیز در این مجلس امداد است؛ معلم تاریخی که پسرش در آمریکا زندگی میکند و میتواند آنجا و در کنار پسرش زندگی کند؛ اما رودخانه خشک شیراز را به زندگی در کنار میسیسیپی ترجیح میدهد.
از او بیش از ۶۰ کتاب و صدها مقاله درباره جنبههای مختلف تاریخ ایران بهویژه «تاریخ جغرافیای کرمان» بهجا مانده است. آثار «هفتگانه» او که همگی نام هفت دارد: «خاتون هفتقلعه»، «آسیای هفتسنگ»، «نای هفتبند»، «اژدهای هفتسر»، «زیر این هفت آسمان» و «سنگ هفتقلم» البته کتاب هشتمی هم به آن اضافه شد که بهپیشنهاد ایرج افشار «هشتالهفت» نام گرفت. آخرین کتاب باستانی بهنام «کوهها باهماند» نیز بعد از مرگ او منتشر شد. بیشتر آثار او بارها تجدیدچاپ شده است. «یعقوب لیث» و «تلاش آزادی» از دیگر کتابهای او هستند. «تلاش آزادی» را در شرح حال مشیرالدوله مینویسد و در دهه ۴۰ از سوی یونسکو جایزه میگیرد. بعد همان را مفصلتر میکند با تاریخچهای از دورهی اول مشروطهی ایران؛ چون معتقد است، او از پایهگذاران و صاحبنظر در عدلیهی جدید ایران است.
باستانی پس از نود سال زندگی پرثمرِ علمی بهعلت بیماری کبدی صبح سهشنبه پنجم فروردین۱۳۹۳ چشم فروبست. او را طبق وصیتنامهاش در قطعه ۲۵۰ بهشتزهرا در کنار همسرش بهخاک سپردند.
57245
کد خبر 1710992منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: نویسنده ادبیات ایران کتاب باستانی پاریزی سادات ناصری ایرج افشار زبان فارسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۹۰۶۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گفتوگوی بیبیسی فارسی با یکی از نویسندههای گزارش درباره قتل نیکاشاکرمی و تجاوز به او | بخش فارسی BBC آمد ابرو را درست کند، چشمش را هم کور کرد...
به گزارش همشهریآنلاین، روزنامه ایران نوشت: در ویدیویی که از این گفتوگو منتشر شده، مجری بیبیسی فارسی سؤالات خود را از کاغذ میپرسد و خبرنگار بیبیسی جهانی نیز از روی کاغذی که در مقابلش قرار دارد پاسخ سؤالات مجری را از رو میخواند و سپس مترجم، پاسخها را به زبان فارسی برگردان میکند!
این درحالی است که نویسنده گزارش بیبیسی جهانی درباره نیکا شاکرمی، در این گفتوگو اذعان دارد که اسناد ادعایی در گزارشش، گافها و تناقضات متعددی داشته است.
وی همچنین از پاسخ به این سؤال که اسناد از کجا به دست بیبیسی رسیده، طفره میرود. پس از انتشار ویدیوهای این گفتوگو، یک کاربر فضای مجازی درباره آن اظهار کرد که بخش فارسی BBC آمد ابروی بخش جهانی را درست کند، چشمش را هم کور کرد! برخی دیگر از کاربران فضای مجازی تدارک چنین مصاحبهای را شراکت بخش فارسی BBC با پروژه دولت انگلیس برشمردند.
این کاربران همچنین معتقدند که جعل چنین گزارشی نه تنها بهخاطر پروژه تبلیغاتی علیه ایران در اثنای درگیریهای غزه بوده بلکه ارجاع این مأموریت به بخش BBC جهانی بدین خاطر صورت گرفته است که کلیه رسانههای فارسیزبان خارجنشین به عنوان بازتابدهنده این گزارش در پروژه مشارکت کنند. چرا که اگر بخش فارسی BBC این گزارش را منتشر میکرد، به دلیل اختلافات موجود میان شبکههای فارسیزبان (علیالخصوص BBC و اینترنشنال)، احتمال پوشش ناکافی پروژه از سوی سایر فارسیزبانها بالا میرفت.
پمپاژ دروغ به نفع پلیس امریکاخبر دیگر اینکه، گزارش جعلی و سندسازی بیبیسی جهانی در ارتباط با نیکا شاکرمی علاوه بر کاربران ایرانی، واکنش کاربران خارجی شبکههای اجتماعی را هم در پی داشت. این کاربران با اشاره به سندسازی بی بی سی، از این رسانه انگلیسی خواستند که به جای دروغ پردازی علیه ایران به پوشش سرکوب دانشجویان دانشگاههای امریکا توسط پلیس این کشور بپردازند و جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه را به تصویر بکشد. این کاربران معتقدند که شبکه انگلیسی بیبیسی برای به حاشیه بردن اقدامات ضد حقوق بشری پلیس امریکا، دست به دروغسازی علیه ایران زده است.
دو روز از انتشار گزارش بیبیسی جهانی در ارتباط با مرگ نیکا شاکرمی میگذرد. به رغم اذعان بخش فارسی این رسانه به سندسازی، بیبیسی درقبال انتقادات و مطالبه کاربران برای ارائه اسناد اصلی سکوت کرده است.